(6) وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ (6)
ترجمه: در این حیوانات براى شما زینت و شکوهى است به هنگامى که آنها را به استراحتگاهشان باز مىگردانید، و هنگامى که صبحگاهان به صحرا میفرستید. (مکارم)
تفسیر صافی:
تریحون: برمیگردانید چارپایان را از از چراگاهها به استراحتگاه در شبانگاهان.
تسرحون: بیرون میبرید صبحگاهان به سوی چراگاهها.
این دو وقت محیط اطراف به چارپایان زینت میشودو صاحبان آنها در چشم بینندگان بزرگتر دیده میشود.
•علت تقدیم «تریحون» بر «تسرحون»:
زیرا زیباییها در وقت بازگشت آشکارتر از هنگام رفتن است، زیرا هنگامی که روی می آورند (برمی گردند) در حالیکه شکمهایشان پر است و پستانهایشان پر از شیر است و سپس چارپایان به سوی طویلهای که برای (خانوادهی)آن ها حاضر شده است، جای میگیرند.
تفسیر نمونه:
« تریحون از اراحه» به معنى باز گرداندن حیوانات به هنگام غروب به آغلها و استراحتگاهشان
« تسرحون از سروح» به معنى بیرون کردن چهار پایان به هنگام صبح به سوى چراگاه
منظره حرکت دسته جمعى گوسفندان و چهارپایان به سوى بیابان و چراگاه، سپس بازگشتشان به سوى آغل و استراحتگاه که قرآن از آن تعبیر به« جمال» کرده تنها یک مساله ظاهرى و تشریفاتى نیست، بلکه بیانگر این حقیقت است که چنین جامعهاى خودکفا است. خودش تولید مىکند، و آنچه را خود دارد مصرف مىنماید!
(7) وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ (7)
آنها بارهاى سنگین شما را به شهرى حمل مىکنند که جز با مشقّت زیاد، به آن نمىرسیدید؛ پروردگارتان رؤوف و رحیم است. (مکارم)
•ترجمه تفسیر صافی:
«و حمل میکنند» بارهای شما را به شهری که «نمی رسیدید به آن» اگر بیش از مقداری نباشد که بتوانید آن را حمل کنید بر پشتهایتان، « مگر با مشقت» سختی و دشواری ن همانا پروردگارتان دلسوز و مهربان است». هنگامی که به شما رحم میکند با آفرینش چارپایان برای بهرهمندی شما و سهولت کار بر شما.
•تفسیر نمونه:
مفردات:
« شق» از ماده« مشقت» = شکافتن و نصف کردن
یعنى شما نمىتوانید خودتان این بارها را بر دوش کشیده و به مقصد برسانید مگر اینکه نیمى از قوت شما از میان برود و به اصطلاح نیم جان شوید، ولى تفسیر اول نزدیکتر به نظر مىرسد.
(8) وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَةً وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ (8)
همچنین اسبها و استرها و الاغها را آفرید؛ تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایى مىآفریند که نمىدانید.
تفسیر صافی:
قمی: مالا تعلمون: عجائبی که خدا در خشکی و دریا آفریده است.
زینت : زینتی که اثر آن در زندگى اجتماعى ظاهر مىگردد.
مثال: مقایسه ی منظره و حال کسى که با پاى پیاده یک راه طولانى بیابانى را پیموده، و خسته و کوفته و ناتوان به مقصد رسیده، به طورى که تا مدتى هیچ کارى از او ساخته نیست و نشاطى در او دیده نمىشود،
با منظره کسى مقایسه کنیم که بر یک مرکب را هوار سوار شده زودتر به مقصد رسیده نیروى خود را از دست نداده، نشاط خود را کاملا حفظ کرده و آماده انجام هدفهاى خود و استفاده از وقت و نیروى خویش است.
(وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ):
1. وسائل نقلیه دیگر:
2. حیواناتى که در آینده آفریده مىشود (نظر مفسران پیشین)
•تعبیر به یخلق (مىآفریند) : کار انسان اختراع است، نه آفرینش.
ابتکارى بشر در طریق اختراع هم مولود استعدادى است که خدا به او داده است.
(9) وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ (9)
و بر خداست که راه است را به بندگان نشان دهد، اما بعضى از راهها بیراهه است و اگر خدا بخواهد همه شما را هدایت مىکند.
•تفسیر صافی:
« و بر خداست راه راست» هدایت باه راه مستقیمی که به حق و مثل آن میرساند، «همانا بر ماست هدایت» و «برخی از راهها بیراهه است» کناره گیری از راه راست « و اگر بخواهد همه شما را هدایت میکند» به راه میانه.
•تفسیر نمونه:
« قصد» = صاف بودن راه
«قَصْدُ السَّبِیلِ» = راه راست مىباشد راهى که انحراف و ضلالت در آن وجود ندارد
علامه طباطبائى در المیزان:« قصد» را به معنى« قاصد» گرفتهاند که نقطه مقابل« جائر» یعنى منحرف از حق است.
•راه راست اشاره به جنبه تکوینى یا تشریعى
•هدایت تکوینی:
انسان مجهز به نیرو و استعدادهای مختلف حرکت در مسیر تکامل = مثل سایر گیاهان و جانداران
تفاوت: گیاهان و حیوانات = بی اختیار به سوی هدف حرکت می کنند، ولی انسان آزادنه با قدرت عقل تصمیم می گیرد.
•هدایت تشریعی: خدا پیامبران را با وحى آسمانى و تعلیمات کافى و قوانین مورد نیاز انسان فرستاده است، تا از نظر تشریع، راه را از چاه مشخص کرده و با نواع بیانها او را تشویق به پیمودن این راه کنند و از مسیرهاى انحرافى باز دارند.
•نکات:
1. علی الله: خدا فریضهاى بر خود لازم شمرده و با کلمه عَلَى اللَّهِ (بر خدا لازم است) از آن یاد کرده است که همانند : إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى (لیل- 12).
2. خدا در هیچ مورد نمىگوید بر خدا است که فلان رزق و روزى را براى شما بیافریند، اما در مورد هدایت، راه راست مىگوید «وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ»
هشدار به واسطهی راههای انحرافی: « بعضى از این راهها منحرف و بیراهه است» (وَ مِنْها جائِرٌ)
3. نعمت اختیار و آزادى = از مهمترین عوامل تکامل انسان :« اگر خدا مىخواست همه شما را به اجبار به راه راست هدایت مىکرد» به گونهاى که نتوانید گامى از آن فراتر بگذارید (وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ).
(10) هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ (10)
او کسى است که از آسمان، آبى فرستاد، که نوشیدن شما از آن است؛ و گیاهان و درختانى که حیوانات خود را در آن به چرا مىبرید، نیز از آن است.
•تفسیر صافی
«تُسِیمُونَ» چارپایانتان را میچرانید.
•تفسیر نمونه
« تسیمون» از ماده« اسامه» = چراندن حیوانات، حیوانات هم از گیاهان زمین استفاده مىکنند هم از برگهاى درختان، و « شجر» هم به درخت گفته مىشود و هم به گیاه.
•فواید آب باران: 1. نوشیدن انسان و روئیدن درختان و گیاهان 2. شستشوى زمینها، 3. تصفیه هوا، 4. ایجاد رطوبت لازم براى طراوت پوست تن انسان و راحتى تنفس او، و مانند آن همه از فوائد باران است، ولى از آنجا که دو قسمت یاد شده، از اهمیت بیشترى برخوردار بوده روى آن تکیه شده.
موضوع :